جدول جو
جدول جو

معنی تحقق پذیر - جستجوی لغت در جدول جو

تحقق پذیر
شدنی، امکان پذیر، عملی، ممکن، انجام پذیر
متضاد: تحقق ناپذیر، ناشدنی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ)
قبول کننده حق. پذیرندۀ حق:
به یک ندم برهاند حق ار بود یکدم
زبان و سینۀ حق گوی و حق پذیر مرا.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
رنج پذیر تابا شکیبا آنکه تحمل کند، شکیبا صابر
فرهنگ لغت هوشیار
حمول، شکیبا، صابر، صبور، قابل تحمل
متضاد: تحمل ناپذیر، تحمل فرسا، طاقت فرسا شکیب سوز،
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
مقبولٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
Endurable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
supportable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
erträglich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
סבלני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
برداشت پذیر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
সহনশীল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
kuvumilika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
dayanabilir
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
참을 수 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
耐えられる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
सहनशील
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
витривалий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
dapat diterima
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
терпимый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
verdraagzaam
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
soportable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
sopportabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
suportável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
可忍受的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
wytrzymały
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تحمل پذیر
تصویر تحمل پذیر
อดทนได้
دیکشنری فارسی به تایلندی